میدونید از کیه میخوام بیام اپ کنم ولی وقت نمیشه؟؟؟

از یه طرف دانشگاه و از یه طرف خونه وحشتناک وقتم رو پر کرده!!! اساتید گرامی که فقط دارن ضد حال میزنن و مرتب تهدید میکنن که میندازیمتون

اون روز یکیشون اومده کلاس حل تمرین گذاشته و ما هم لطف کردیم رفتیم سر کلاس ... گیر داده که شما ها چرا سئوال ندارید؟؟؟ میگم اخه ادم وقتی تمرینی حل نکرده اخه چه سئوالی داره؟؟؟ خب نداره دیگه!!!! اون هم گفت من از این که یکیتون رو هم قبول نکنم هیچ ابایی ندارم .......من در این موقع بود که غش کردم چون فهمیدم که  این درس رو هم افتادم

.................................

بچه که بودم همیشه فکر میکردم همیشه هر چی هدیه بزرگتر باشه ادم بیشتر خوشحال میشه .. یه جورهایی همه چیز رو در گران قیمت بودن هدیه خلاصه میکردم ... ولی الان این جوری نیست گاهی فقط یه تبریک به قدری به دل ادم میشینه که ادم ارزش مادی از یادش میره !!!! این رو تو بچگی مامانم همیشه بهم میگفت ولی من میگفتم مگه میشه؟؟؟؟؟

.............................

تازگی ها فکر میکنم میبینم پولدار بودن شخص در میان عده ای از دوستان میتونه چه قدر اون رو محبوب کنه!!! گاهی خود فرد متوجه نمیشه ولی اطرافیان خیلی راحت متوجه میشن که چه قدر طرف خودش رو میچسبونه!!!! چه قدر از این افراد بدم میاد !!!!!

متنفرم!!!ولی همیشه هستن !!!!حتی گاهی دل بقیه رو هم میشکونن تا به اون فرد نزدیکتر شن!!!

ولی مگه دوستی اینه؟؟؟؟؟اینه که تو رو تا در خونه برسونه بعد هم صبح ها بیاد دنبالت ؟؟؟؟؟؟ شاید اینه ... یا شاید بهتره که این باشه!!

نمیدونم حتما عقل من نمیرسه میدونی چرا اخه دندون عقلم رو کشیدم ...

دیروز احساس تنفر از نیلو بود که تمام وجودم رو پر کرد به خاطر اون رفتار زشتش ..... شاید کسی ندید یا نشنید ولی من که دیدم من که شنیدم ..

خیلی دوست دارم فلسفه ی زندگی اش رو بدونم ولی فلسفه ی ادمهایی چون او چی میتونه باشه؟؟؟؟؟حتما fashion!!!!!!!

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد