دوباره برگشتم

سلام ....سلام ...سلام

اصلا قرار نبود که امروز من برگردم ولی دیدم بیکارم تو خونه گفتم برم وبلاگم رو دوباره اپ کنم

علت این که نبودم امتحاناتم بود اخه من دیروز امتحان داشتم امتحان پیام نور!!! در عرض ۳ هفته باید کتابها رو میخوندم تا امتحان بدم

چون وقتم کم بود مجبور شد م کاملا از بینتون خارج شم!!!راستی کسی هست امتحان داده باشه!!!(خودش اعتراف کنه ....مگر نه مجبورم با شکنجه کاری کنم که اعتراف کنه )...برام دعا کنید که قبول شم

مامانم این قدر برام ناراحته میگه تو اخه تابستونت رو هم داری درس میخونی!!!!البته این رو تا دیروز میگفت ...دیروز بهم میگه برو با دوستات بگرد ...برید بیرون!!!!

از امروز تا اخر هفته ام فقط چون مامانم گفته برو بگرد کاملا پره!!!!

راستی پارسا هم رفته لبنان ....اخه من نمیدونم تو لبنان اون هم الان که جنگ هست چی کار داره ....تازه خیلی وقت هم هست که اپ نشده حتما اسیر جنگی شده !!!!! کم کم دارم براش نگران میشم ....

باران جونم هم مثل من تازگیها برگشته!!!

خلاصه دلم خیلی براتون تنگ شده بود !!!!خیلی دوستتون دارم