به پایان امد این دفتر .....حکایت هم چنان باقیست

سلام به همه دوستان عزیزم

اول میخواستم بدون خداحافظی وبلاگ رو حذف کنم ولی دلم نیومد اخه این جا رو من خیلی دوست دارم

نمیدونم  که چه جور باید از همه ی شما ها تشکر کنم که در بدترین روزهایم در این یک سال در کنارم بودید  

هنوز تولد یک سالگی وبلاگم هم نشده دیگه میخواهم درش رو تخته کنم

چون واقعا دیگه برای این محیط مجازی وقت ندارم .....شاید هم دارم دروغ میگم ..اره دارم دروغ میگم !!!!!!!!

اولین بار که امدم و  وبلاگم رو افتتاح کردم اصلا فکر نمیکردم یه روز دیگه توش ننویسم ....

اخه این وبلاگ زندگی منه!!! در شادی و غم با من بوده !!!!

من در این یک سالی که گذشت خیلی مشکلات داشتم که بیشترش با خودم بود....مشکلاتم همه روحی بود ...شاید همش رو هم خودم ایجاد کردم و هیچ مشکلی هم نبوده

در هر صورت نمیدونم چه جور باید از همه ی شما ها تشکر کنم

از پارسای عزیز که همیشه با بهترین نظراتش من رو راهنمایی میکرد ...کامنت های اون برای من در اون دوره   غذای روحم بود ....واقعا ازش تشکر میکنم

از علیرضای عزیز که با وبلاگ قشنگش  به من سادگی عشق رو  اموخت ....

از سارای مهربونم که شاید مهمترین درسی که به من داد در مورد دانشگاه و ادمهای دور و بر م بود ....این که همه میخوان وارد حریم خصوصی ادم بشن

از باران خوشگلم که همیشه  امید رو در دل من زنده میکرد ....

از یاس عزیز که هیچ وقت من رو تنها نگذاشت و کمکم میکرد ....

و از تمامی دوستان دیگر که همشون پیشم بودن هم تشکر میکنم...نمیدونید چه قدر همتون رو دوست دارم  ..خیلی خیلی دوستتون دارم

بچه ها در پایان میخوام ازتون بخوام برام دعا کنید چون دارم در راهی قدم میگذارم که ۲ساله به خاطر این که وارد این مسیر نشدم افسوس میخورم و خودم رو ملالت میکنم ...ولی برای وارد شدن به این مسیر باید امتحانی رو در ماه مرداد بدهم ....از خدا میخوام که من رو در این راه تنها نذاره تا من بتونم به ارزوهام برسم  .....شما هم برام دعا کنید خب؟؟؟؟!!!!

خیلی دوستتون دارم !!!!!!  :)   و هیچ وقت فراموشتون نمیکنم